درخت

==40cheraghiha==
درخت
توی تنهائی یک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبز سرپاست

رو تنش زخمه ولی زخم تبر!
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم!!
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندوی پاک دخیله و طلسم

چه پرنده ها که تو جاده کوه
مهمون سفره سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ

اون درخت تن سیاه پر غرور
که سرش داره به خورشید می رسه منم منم!
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم!

من صدای سبز خاک سربیم
صدائی که خنجرش رو به خداست!
صدائی که توی بهت شب دشت
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست...

رقص دست نرمت ای تبر بدست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهن سبز آخرین درخت!
حالا تو شمارش ثانیه ها
کوبه های بی امون تبره
تبری که دشمن همیشه ی
این درخت محکم و تناوره

من بفکر خستگیهای پر پرنده هام
تو بزن! تبر بزن!!
من بفکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکمتر بزن!

آخرین ضربه رو محکمتر بزن..........
                                                                           ایرج جنتی عطائی

هلیا......


 بخواب هلیا٬ دیر است

 دود دیدگانت را آزار می‌دهد

 دیگر نگاه هیچ‌کس

 بخار پشت پنجره‌ات را پاک نخواهد کرد

مطلب بالا رو از وبلاگ دوست عزیزم آقا محمد کوجواری برداشتم البته با کسب اجازه از ایشون.
۱۰۰ سال تنهائی یه وبلاگ توپه که هرکس ازش بازدید کنه پشیمون نمیشه.
اینجا یه کلیک کن تا حال کنی!

من و تو....

من و تو


پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده ام

تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم
ناز هزار چشم سیه را خریده ام

بر قامتت که وسوسه شستشو در اوست
پاشیده ام شراب کف آلود ماه را

تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
دزدیده ام ز چشم حسودان، نگاه را

تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنم
دست از سر نیاز به هر سو گشوده ام

از هر زنی، تراش تنی وام کرده ام
از هر قدی، کرشمه رقصی ربوده ام

اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد
در پیش پای خویش به خاکم فکنده ای

مست از می غروری و دور از غم منی
گویی دل از کسی که تو را ساخت، کنده ای

هشدار زانکه در پس این پرده نیاز
آن بت تراش بلهوس چشم بسته ام

یک شب که خشم عشق تو دیوانه ام کند
بینند سایه ها که ترا هم شکسته ام !
" نادر پور "