-
بابای خدای من..!
پنجشنبه 12 آبانماه سال 1384 16:19
سلام امروز ، شاید آخرین روز ماه مبارک رمضان باشه! باورت می شه؟ خیلی زود گذشت ، نه؟! زودتر از اینکه حتی فرصت کنیم راجع بهش فکر کنیم. بیا با همدیگه بنشینیم و حساب کتاب کنیم ، ببینیم چقدر تونستیم بار خودمون رو توی این ماه ببندیم؟! هی تو! دوست من ، چقدر تونستی اونی باشی که باید باشی؟ یک ماه تمام وقت داشتیم تا اونی باشیم...
-
درخت
یکشنبه 29 خردادماه سال 1384 19:33
درخت توی تنهائی یک دشت بزرگ که مثل غربت شب بی انتهاست یه درخت تن سیاه سربلند آخرین درخت سبز سرپاست رو تنش زخمه ولی زخم تبر! نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم!! شاخه هاش پر از پر پرنده هاست کندوی پاک دخیله و طلسم چه پرنده ها که تو جاده کوه مهمون سفره سبز اون شدن چه مسافرا که زیر چتر اون به تن خستگیشون تبر زدن تا یه روز تو...
-
هلیا......
شنبه 28 خردادماه سال 1384 23:29
بخواب هلیا٬ دیر است دود دیدگانت را آزار میدهد دیگر نگاه هیچکس بخار پشت پنجرهات را پاک نخواهد کرد مطلب بالا رو از وبلاگ دوست عزیزم آقا محمد کوجواری برداشتم البته با کسب اجازه از ایشون. ۱۰۰ سال تنهائی یه وبلاگ توپه که هرکس ازش بازدید کنه پشیمون نمیشه. اینجا یه کلیک کن تا حال کنی !
-
من و تو....
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1384 14:43
من و تو پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده ام تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم ناز هزار چشم سیه را خریده ام بر قامتت که وسوسه شستشو در اوست پاشیده ام شراب کف آلود ماه را تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم دزدیده ام ز چشم حسودان، نگاه را تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنم دست از سر نیاز به هر سو گشوده ام...
-
حقیقت...؟؟؟!
پنجشنبه 26 خردادماه سال 1384 14:24
سلام حقیقت...! ح ق ی ق ت!!!! ... یعنی چه؟ براستی چه کسی می تواند آنرا معنا کند؟ من حرف آنهائی را که می گویند می توان حقیقت را احساس کرد قبول ندارم! چون معتقدم این احساس است که از حقیقت سر چشمه می گیرد... اما حقیقت هر چه که هست خوب یا بد تلخ یا شیرین زشت یا زیبا فرقی نمی کند... مهم این است که حقیقت حقیقت است... و نمی...
-
تنها روی اسکله
دوشنبه 23 خردادماه سال 1384 14:34
-
چه می کنه این فولاد.............
یکشنبه 22 خردادماه سال 1384 21:37
سلام فولاد خوزستان قهرمان لیگ برتر باشگاههای ایران شد. این پیروزی رو به همه طرفداران فوتیال زیبا و تکنیکی و همینطور به تمام مردم شریف خوزستان که سالها منتظر بازگشت روزهای درخشش گذشته فوتبال این خطه بودند تبریک می گویم. خوزستان....... برزیلته و این هم تصویری از تیم قهرمان لیگ برتر باشگاههای ایران و اما باید بگم که عصر...
-
بابای مفقودالاثر
شنبه 21 خردادماه سال 1384 13:46
سلام برای امروز شعری از شاعر توانمند معاصر عبدالعظیم زارع رو در نظر گرفتم.امیدوارم خوشتون بیاد! بابای مفقود الاثر ای پیش پرواز کبوترهای زخمی بابای مفقود الاثر بابای زخمی دور از تو سهم دختر از این هفته هم پر! پس کی از حال و هوای خانه غم پر؟ تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی یک قاب چوبی روی دست میخ بودی توی کتابم هرچه بابا...
-
شما چی فکر می کنین...؟!!!
پنجشنبه 19 خردادماه سال 1384 18:56
سلام امروز که به صفحه نظرات وبلاگم یه سر زدم با این پیام جالب روبه رو شدم سلام دوست عزیز.....خسته نباشین---مطالب جالب و جدیدی رو در مورد تنها راه(( قانونی ))کسب درآمد از اینترنت در (ایران) توسط یک سایت فرهنگی و3شرکت بزرگ ایرانی باحمایت و نظارت بانک مرکزی ایرن و کلیه بانکهای سیستم طرح شتاب..... که موفق به راه اندازی...
-
حرف امروز!
چهارشنبه 18 خردادماه سال 1384 16:49
چون بوی روز از تن دریا پرید-درد در سینه ام نشست و امید از برم گریخت خواندم ز روی یاس من آهنگ بازگشت آواز من بگوش کسی جز خودم نریخت!.........
-
تبسم
دوشنبه 16 خردادماه سال 1384 19:15
غمی به وسعت دریا نشسته در بر من به سنگ سخت کدورت .شکسته ساغر من بیا و دست نوازش بکش به گونه من که طعم تلخ تزلزل گرفته باور من! تبسم ابراهیم زاده دو بیتی بالا از یکی از شاعران خوب معاصرمون تبسم ابراهیم زاده است. این شاعر خوب تعدادی از اشعارش رو توی اینترنت در دسترس علاقمندان قرار داده برای دیدن سایت ایشون کافیه اینجا...
-
آدمکها
پنجشنبه 12 خردادماه سال 1384 14:36
با سلام در ادامه معرفی وبلاگهای فارسی امروز یه وبلاگ جالب رو به دوستان عزیز معرفی می کنم. اسم این وبلاگ هست: آدمکها دوستان عزیز می تونن با کلیک روی کلمه آدمکها به این وبلاگ برن. در ضمن عکسی رو هم که در بالا می بینین ـبا اجازه مدیریت محترم آدمکهاـ از اونجا بر داشتم. امیدوارم خوشتون بیاد. تا بعد..... یا علی
-
حرف امروز
دوشنبه 9 خردادماه سال 1384 15:22
سلام کی رفته ای ز دل که تمنا کنم تو را؟ کی بوده ای نهفته که پیدا کنم تو را؟ غایب نگشته ای که شوم طالب حضور پنهان نگشته ای که هویدا کنم تو را... «با صد هزار جلوه برون آمدی که من با صد هزار دیده تماشا کنم تو را» فرخی یزدی
-
غروب
یکشنبه 8 خردادماه سال 1384 18:02
گوئی که این غروب غم انگیز دشتها از یاد رفته است مانند صبحگاه مه آلود شهرها بر باد رفته است...!
-
سلام
شنبه 7 خردادماه سال 1384 18:19
سلام این یک موجود تازه متولد شده است.با راهنمائیهای خود به رشد و بالندگی آن کمک کنید.