بابای خدای من..!

سلام



امروز ، شاید آخرین روز ماه مبارک رمضان باشه! باورت می شه؟ خیلی زود گذشت ،‏ نه؟! زودتر از اینکه حتی فرصت کنیم راجع بهش فکر کنیم. بیا با همدیگه بنشینیم و حساب کتاب کنیم ، ببینیم چقدر تونستیم بار خودمون رو توی این ماه ببندیم؟!


هی تو! دوست من ، چقدر تونستی اونی باشی که باید باشی؟ یک ماه تمام وقت داشتیم تا اونی باشیم که باید، نه اونی که الآن هستیم.


تمام راهها از اینجاست که به خدا ختم میشه، باورکن!


ماه رمضان با همه خوبیهاش رفت و به خاطره ها پیوست ، ای کاش برای همه خاطره خوبی بجا مونده باشه.


حالا من و تو 11 ماه تمام فرصت داریم تا همه اون چیزهائی رو که توی این یک ماه بدست آوردیم ، به باد بدیم...!!!!


اما به همین اندازه هم فرصت هست ،‏ برای اینکه کاری رو که توی این ماه شروع کردیم ، کاملترش کنیم.


همه ماهها می تونن ماه رمضون من و تو باشن‏،‏باورکن!


عیدت مبارک. 


درخت

==40cheraghiha==
درخت
توی تنهائی یک دشت بزرگ
که مثل غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبز سرپاست

رو تنش زخمه ولی زخم تبر!
نه یه قلب تیر خورده نه یه اسم!!
شاخه هاش پر از پر پرنده هاست
کندوی پاک دخیله و طلسم

چه پرنده ها که تو جاده کوه
مهمون سفره سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خورجین قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ

اون درخت تن سیاه پر غرور
که سرش داره به خورشید می رسه منم منم!
اون درخت تن سپرده به تبر
که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم!

من صدای سبز خاک سربیم
صدائی که خنجرش رو به خداست!
صدائی که توی بهت شب دشت
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست...

رقص دست نرمت ای تبر بدست
با هجوم تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهن سبز آخرین درخت!
حالا تو شمارش ثانیه ها
کوبه های بی امون تبره
تبری که دشمن همیشه ی
این درخت محکم و تناوره

من بفکر خستگیهای پر پرنده هام
تو بزن! تبر بزن!!
من بفکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکمتر بزن!

آخرین ضربه رو محکمتر بزن..........
                                                                           ایرج جنتی عطائی

هلیا......


 بخواب هلیا٬ دیر است

 دود دیدگانت را آزار می‌دهد

 دیگر نگاه هیچ‌کس

 بخار پشت پنجره‌ات را پاک نخواهد کرد

مطلب بالا رو از وبلاگ دوست عزیزم آقا محمد کوجواری برداشتم البته با کسب اجازه از ایشون.
۱۰۰ سال تنهائی یه وبلاگ توپه که هرکس ازش بازدید کنه پشیمون نمیشه.
اینجا یه کلیک کن تا حال کنی!